چرا مردم به جمع آوری اشیا رو می‌آورند؟ احتمالاً به‌دلیل تنهایی

در غیاب روابط سالم، جمع‌آوری اشیا مایه‌ی آرامش است.

دکتر کارن وو (Karen Wu)

نکات کلیدی

  • پژوهشگران دریافته‌اند که دلبستگی‌ اضطرابی، نه دلبستگی‌ اجتنابی، از علاقه به مالکیت افراطی خبر می‌دهد.
  • مردم ممکن است در غیاب روابط سالم، برای تسلی خاطرشان به جمع‌آوری اشیا رو آورند.
  • در هر دو مبحث انسان‌انگاری و عدم تحمل پریشانی، همبستگی میان دلبستگی اضطرابی و مالکیت افراطی شرح داده شده است.

تنهایی به یک بیماری فراگیر تبدیل شده؛ درحال حاضر، بیش از نیمی از مردم آمریکا در تنهایی به‌سر می‌برند و این میزان در میان جوانان بالاتر است.

درعین حال پیشرفت فناوری، فرایند خرید کالا و اشیا را راحت‌تر کرده؛ فرایندی که اغلب با کمترین تعامل ممکن با انسان‌ها انجام می‌پذیرد و حتی گاهی هیچ تعاملی درکار نیست. مناسبت‌هایی چون «جمعه‌ی سیاه» و «دوشنبه‌ی سایبری» مردم را بیشتر به مصرف‌گرایی تشویق می‌کنند تا گذراندن تعطیلات با عزیزان.

در نتیجه در چند دهه‌ی گذشته، این رفتارهای وسواس‌گونه و بی‌اختیار مردم در خرید کالا افزایش یافته و هم‌اکنون چیزی حدود ۵ درصد مردم آمریکا را تحت‌تأثیر خود قرار داده است. آیا ممکن است که کسی به‌جای برقراری روابط سالم با دیگران به کالاهای مادی رو بیاورد؟

پژوهش‌های گذشته بیان می‌کنند که ممکن است چنین معضلی برای بعضی افراد رخ دهد. مثلاً افرادی که به احتکار اجناس دست می‌زنند، روابط کمتر و ضعیف‌تری با دیگران برقرار می‌کنند و اجناس جمع‌آوری‌شده‌شان مایه‌ی آرامش‌ آن‌ها را فراهم می‌آورد. علاوه‌براین، ملیسا نوربرگ (Melissa Norberg) در پژوهش خود در سال ۲۰۱۸ که با همکاران تهیه کرده بیان می‌کند که برخلاف دلبستگی اجتنابی (avoidant attachment)، دلبستگی اضطرابی (anxious attachment) نقشی مهم در این بین ایفا می‌کند.

شاید کسانی که دچار دلبستگی اضطرابی هستند، به‌علت نیازشان به روابط اجتماعی وسیع‌تر به مادی‌گرایی و مال‌پرستی تمایل بیشتری نشان دهند، دلبستگی شدیدتری به اجناس و اشیای خود داشته باشند و به احتمال زیاد دست به احتکار بزنند. همچنین ممکن است به انسان‌انگاری اشیا (anthropomorphize) روی آورند یا آن‌ها را به شکل‌وشمایل انسان ببینند؛ چیزی شبیه به رابطه‌ی دوستانه‌ای که کاراکتر تام هنکس در فیلم «دور افتاده (Cast Away)»، به‌دلیل در اختیار نداشتن کسی برای هم‌نشینی و هم‌صحبتی با توپ والیبالی به‌نام «ویلسون» شکل داد.

پژوهشگران ادعا می‌کنند که به‌علت اتخاذ راهکارهای مقابله‌ای ناهنجاری چون نشخوار فکری (rumination) و سرزنش خود، در کسانی که دچار دلبستگی اضطرابی هستند عدم تحمل پریشانی (distress intolerance) بالاتری مشاهده می‌شود؛ بدین معنی ‌که این افراد به‌سختی با پریشانی و آشفتگی کنار می‌آیند. به ‌همین منظور نوربرگ و همکارانش در پژوهش خود نقش دلبستگی اضطرابی، انسان‌انگاری و عدم تحمل پریشانی را بر مالکیت افراطی (excessive acquisition) کالاها و اشیا مورد آزمون قرار دادند.

آن‌ها آزمون خود را بر روی نمونه‌ای متشکل از ۳۶۱ نفر (۷۸ درصد زن) که دارای علائم بالینی یا تحت بالینی (subclinical) مالکیت افراطی بودند، اجرا کردند. شرکت‌کنندگان در این آزمون به یک نظرسنجی تشکیل‌شده از پرسش‌هایی برای سنجش رفتارهای نشان‌دهنده‌ی احتکار، رفتارها و نگرش‌های بیانگر حس مالکیت، نوع دلبستگی، تمایل به انسان‌انگاری «دارایی‌های تسلی‌بخش» و عدم تحمل پریشانی، پاسخ‌های خود را ارائه کردند.

همان‌طور که انتظار می‌رفت، نتایج حاکی از آن بود که وجود دلبستگی اضطرابی نشانه‌ای است که به‌کمک آن می‌توان خرید افراطی اجناس و مالکیت افراطی کالاهای مجانی را در افراد تشخیص داد. انسان‌انگاری و عدم تحمل پریشانی نقشی میانجی در این بین ایفا می‌کنند و هریک به‌نوبه‌ی خود همبستگی میان دلبستگی اضطرابی و مالکیت افراطی را شرح می‌دهند.

به عبارتی دیگر به‌نظر کسانی که به دلبستگی اضطرابی شدیدتری دچار هستند، به احتمال بیشتری «دارایی‌های تسلی‌بخش» خود را در شکل‌وشمایل انسان می‌بینند که سبب می‌شود به مالکیت بیشتری از این کالاها و اشیا روی آورند. به همین منوال این افرادِ دلبسته‌ی مضطرب در مقابله با پریشانی و آشفتگی دچار مشکل می‌شوند که آن‌ها را به مالکیت اشیا سوق می‌دهد. برخلاف دلبستگی اضطرابی، دلبستگی انکاری با خرید افراطی یا مالکیت افراطی کالاهای مجانی همبستگی ندارد؛ احتمالاً علت آن است که افرادی با دلبستگی انکاری به نزدیکی و صمیمیت با دیگران تمایلی ندارند. نکته‌ی حائز اهمیت این است که با توجه به این‌که این پژوهش به‌شکلی تجربی مورد آزمایش قرار نگرفته، این روابط عِلّی در حد فرضیه و نظریه هستند.

پژوهشگران براساس نتایج به‌دست‌آمده پیشنهاد می‌دهند که کاهش تمایل به انسان‌انگاری و عدم تحمل پریشانی می‌تواند روشی مؤثر در درمان مالکیت افراطی باشد. همچنین به روانکاوها توصیه می‌کنند که به افراد در ایجاد روابط تعاملی قوی‌تر و صمیمانه‌تر کمک کنند، در غیر این صورت نیاز به روی‌آوردن به اشیا در آن‌ها افزایش می‌یابد.

راه‌حل ارائه‌شده ما را قدمی به ریشه‌ی این مشکل نزدیک‌تر می‌کند؛ بااین‌حال، آیا روانکاوی برای ایجاد روابط اجتماعی سالم در میان افراد کافی است؟ آیا با کشیده‌شدن جوامع به‌سمت فردگرایی، سطحی و کم‌عمق ‌شدن پیوندهای اجتماعی و ادامه‌یافتن تقابل ما با بیماری فراگیر کرونا، شاهد روی‌آوردن افراد به اشیا برای دستیابی به آرامش خاطر خواهیم بود؟ بیایید روی دیگر سکه را نیز ببینیم؛ آیا می‌توان پیوندهای اجتماعی خیالی را به‌عنوان روشی سازگار و سالم برای مقابله با اضطراب و تنهایی در نظر گرفت؟

 

https://www.psychologytoday.com/us/blog/the-modern-heart/202211/why-do-people-collect-things-it-could-be-loneliness

1 دیدگاه دربارهٔ «چرا مردم به جمع آوری اشیا رو می‌آورند؟ احتمالاً به‌دلیل تنهایی»

  1. من هم با این نظریه موافقم بیشتر افرادی که افسردگی واضطراب دارن با خرید کردن حالشون خوب میشه اگه روابط اجتماعی با دیگران داشته باشند زیاد به دنبال خرید نمیرن بیشتر از تنهاییه یه جورایی خودشونو سر گرم میکنن

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا